• وبلاگ : remeMber me
  • يادداشت : fiX poSt
  • نظرات : 15 خصوصي ، 108 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     

    تکرار مکرر سيگار را مداوم و پي در پي بيشتر از بودن هاي با تو دوست دارم

    بودن در بهت غم زده افکاري که شايد روزي نباشي

    شايد روزي ترکم کني و من در خماري يک لحضه با تو بودن از درد به خود بپيچم

    ترجيح ميدهم سيگاري را که خودش را بي پروا فداي من ميکند، تا تو

    تو ، (ت . و)دو حرف بيشتر نيستي نميتوانم به سيگار با اين همه حرف ترجيحت دهم

    ميروم تا با سيگارم خلوت کنم

    ............ هيـــــــــــــــــــسـ .............

    + ati 
    باز تنهايم؟


    وقتي عطر تنت را ميخواهم،

    به باد هم التماس ميکنم

    خدا که جاي خود دارد

    + ati 
    اِحســــاســـ ميـــ ?ُنَـــم
    بَــــــد بـــازے را بـــاخـــتَـــم
    حَواسَـــــــــتـــ
    هَســـــــــــتــــ؟! مَـــــــــ?? "يـــارتـــ "
    بـــودَم نَـــہ حَـــريفِـــتــــ


    [گل]
    + ati 
    اگر تلخ شد لبت از لــــــــــــــــب يار

    لبت تازه کن بالب سيگار

    upam [خجالت]



    مچاله شده ام درخودم

    با بوي سيگار و طعم تلخ چاي مانده

    پنجره را باز نكن

    امروز دلم ميخواهد غمگين باشم!

    +ghorboonet sale noye shamam pishapish mobarak

    azizam hamin ke miay kheli khoshhal misham

    mamnun fadat sham

    eyde shoma ham pishapish mobarak

    :)
    salam mamnoon shoma khubin? khahesh mikonam in che harfiye man vazifamo anjam midam ishalla har koja k hastin salamat o movafagh bashin...


    wink

    دنياي من هم ديده ميشد توش....
    خيلي ها از من گذشتن ... خيلي وقته که محتاج کسي نيستم ...
    بسته شدم به اين اتاق لعنتي ، نه فکري دارم نه رويايي ،
    تنها شدم ، دنيام خيلي وقته ريخته به هم !
    سيگارمو روشن ميکنم ، باورش سخته ... خيلي سخته ... خيلي شکستم ... دور شدم از اين دنيا ... بين زمين و آسمون معلقم...
    هه ... سيگار بعدي رو بايد روشن کنم ... چه زود سيگارام تموم ميشن... دنياي منم تو اوج جووني تموم شد.... سيگار بعدي رو روشن ميکنم ... کام هاي سنگيني ميگيرم .....
    دوست دارم چشمهامو ببندم و فقط تو گذشته غرق بشم ...
    اميدوارم چشمهام ديگه باز نشن تا با يه خواب ابدي از اين زندگي خسته کننده راحت شم ....

    گفت:از عشق بنويس
    گفتم:عاجزم
    گفت:از دين بنويس
    گفتم:حوصله ندارم
    گفت:از خدا بنويس
    گفتم:گله دارم
    گفت:از مشروب بنويس
    گفتم:به سلامتي
    گفت:از بکارت بنويس
    گفتم:پرده اي براي نجابت
    گفت:از فاحشه بنويس
    گفتم:اجباري براي طمع
    گفت:از فقر بنويس
    گفتم:گل فروش
    گفت:از عدالت بنويس
    گفتم:متنفرم
    گفت:از معشوقه ات بنويس
    سيگار روشن کردم و فک کردم و بي جواب رفتم
    صدام کرد گفت:جواب نميدي؟
    گفتم:اين معشوقه ام بود که کاري کرد در مورد همه ي اينها بنويسم
    خيانت کــار بود!!!


    آنقــدر فـريـادهــايـم را سکــوت کـردم...

    کــه اگــر بـه چشمـانـم بنگـري،

    کــر ميشـوي

    [گل][گل]


    + مطمئني ديگه اميدي نيست؟
    _ چند بار اين سوال رو ميپرسي ؟ گفتم كه ! آره !
    +خوب ميشه دليلش رو بدونم ؟
    _دليل خاصي نداره, يه جورايي برام تكراري شدي...
    +نه اين دليل خوبي نيست اصلا منطقي نبود !
    _از كي تو از منطق حرف ميزني ؟ تو كه مث يه بچه رفتار ميكردي !
    +خب من خواستم احساسي برخورد كنم كه بفهمي چقدر برام مهمي !
    _خب اشتباه كردي عزيزم...اون همه احساسات داشت حالم رو بهم ميزد...
    +باشه...هرجور راحتي ولي...حيف اون همه احساس ! كاش...هيچي, خداحافظ !
    _كادويي كه برام اوردي يادت نره ببري...نميخوامش...خداحافظ !!!

    آ?مهآ چـہ موجواتَ ?لگيري هستنـ?...

    وقتــے سوزنشا?? را نخ مــے کنــے

    برايتَ ?روغ مــے بافنـ?....!!!

    حکايت دوست داشتن تو...

    حکايت قهوه اي است که امروز....
    بياد تو تلخ تلخ نوشيدم ...
    که با هر جرعه اش بسيار انديشيدم...
    ... که اين طعم را دوست دارم يا نه ؟
    و آنقدر ماندم بين دوست داشتن و نداشتن !
    که انتظار تمام شدنش را نداشتم !
    و تمام که شد فهميدم ...
    باز هم قهوه ميخواهم ...
    حتي تلخ تلخ !!!
     <      1   2   3   4   5    >>    >